انعکاس آیینه شماره 558
ویژگیهای شخصیتی شهید صدوقی و چند نمونه
بعدازظهر جمعه یازدهم تیرماه 1361 از صدای جمهوری اسلامی ایران اعلام گردید: «ساعت 5/1 بعدازظهر امروز عالم ربانی، مجاهد خستگیناپذیر آیتا... صدوقی یار امام امت و نماینده امام و امامجمعه یزد با دهان روزه در محراب نماز به شهادت رسید...» آنانکه از نزدیک با فعالیتها و نحوه زندگی و مبارزات سیاسی آیتا... شیخ محمد صدوقی آشنا بودند و سوابق درخشان علمی و مجاهدتهای ارزشمند آن شهید و عالم روحانی را مطالعه نمودهاند به همت بلند، شجاعت، صداقت، تواضع، محبت، همراهی و همدلی و همکاری آن بزرگ مرد با مردم پی میبرند و از خدمات ماندگار آن مدیر مدبر همراه با سعهصدر و عقلانیت و دوری از تندروی مثالزدنی آن شهید تقدیر و ستایش به عمل میآورند. راقم این سطور در دوران کوتاه خدمت در کمیته انقلاب اسلامی و چهارده ماه مدیرکلی آموزشوپرورش یزد همانند سالهای آشنایی قبل از پیروزی انقلاب با آن شهید عالیمقام و رهبر روحانیت یزد خاطراتی دارد که در این شماره به مواردی از ویژگیهای شخصیتی شهید آیتا... محمد صدوقی که نشان از صراحت لهجه، احساس مسئولیت در برابر مشکلات اقتصادی مردم و دلجویی از آنان و به هنگام ضرورت عذرخواهی از همراهان و یاران دوران نهضت دارد اشاره مینماید. روزی از دفتر آیتا... صدوقی تلفنی به اینجانب اطلاع داده شد چرا از کمیته دستور داده شده است وسایل عدهای از فروشندگانی که کنار فلان خیابان به فروش اجناسی از جمله سیگار اشتغال دارند را جمع کنند؟
گوینده این مطالب خبر از نگرانی عمیق آقای صدوقی در این زمینه داد و اعلام نمود هرچه زودتر به دفتر بیایید و به حاجی آقا توضیح دهید چرا بعضی از ماموران به چنین اقدامی دست زدهاند؟ بلافاصله در دفتر حاضر شده و به ایشان گفتم قبل از اینکه به اینجا بیایم چند نفر مامور شدهاند کلیه لوازم و وسایل آن فروشندگان را مسترد نمایند و کسی مزاحم کسب و کار آنها نشود. گرچه شهید صدوقی اصرار در معرفی عامل این دستور داشت در عین حال در آن موقعیت صلاح را در آن دیدم که بعداً آمر این دستور معرفی گردد. وقتی خیال آقای صدوقی از بابت این موضوع راحت شد، در مورد کسانی که با سختی و زحمت باید زندگی خود را اداره و نان بخور و نمیری پیدا کنند مطالبی اظهار داشت و اعلام نمود باید اول برای این عده کسب و کار مناسبی پیدا کرد بعد آنها را راهنمایی نمود تا با تلاش بتوانند زندگی عادی و روزمره خود را اداره کنند و زن و فرزندانشان با سختی کمتری روبرو باشند. این نگرش که افراد دارای مشاغل نامناسب باید اول شغل جایگزین برایشان پیدا کرد و بعد آنها را از مشاغل نادرست منصرف نمود امروز نیز باید در دستور کار دولتیان و دستاندرکاران قرار گیرد.
آیتا... صدوقی روز نوزدهم آبان ماه 1358 ه-ش برابر با نوزدهم ذیحجه 1399 ه-ق در مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در مخالفت با نخستوزیری و ریاستجمهوری زنان سخنانی ایراد نمود و استاد علی اکبر پرورش در جواب گفت: مطالب جناب آقای صدوقی در مورد خواهران اگرچه یک بخشش درست بود ولی خیلی در آن موارد مورد تأیید همگان نیست به هر حال به اینصورت که اینجا صحبت کردند در مورد این خواهرانی که سهم بزرگی در انقلاب داشتند، صحیح نبود. و آیتا... حسینعلی منتظری ریاست جلسه مطالبی به شرح زیر اظهار داشت: آقای صدوقی که فرمایشاتی فرمودند از هیچکدام از آقایان تصدیق نخواستند که شما حرفشان را تصدیق بکنید یا نه، ایشان مطالبی به نظرشان رسیده بود و فرمودند در عین حال ما همگی احترام به زنان قائل هستیم و اگر چنانچه گفته شد که در بعضی از مناصب زنها دخالت نکنند نه از باب این است که حقی از زن گرفته شود بلکه از جهت اینکه مسئولیت آن زیاد است و بار سنگین است و نمیخواهند که بار سنگین بردوش خانمها گذاشته شود والا حرمت زنها محفوظ است و اصلا اگر زنها نبودند مردها نبودند. چند روز بعد جلسهای با شرکت تعدادی از خانمهای معلم و دانشآموزان دختر یزدی در مسجد حظیره تشکیل و با طرح سؤالاتی از شهید صدوقی درخواست پاسخ نمودند و نسبت به بیان مطالب آیتا... صدوقی در مجلس بررسی قانون اساسی اعتراض داشتند.
ساعتی بعد از پایان جلسه چند نفر که در یکی از کوچههای یزد ساکن بودند تلفنی به آموزشوپرورش اطلاع دادند عدهای در آن کوچه مستقر شده و علیه یکی دو نفر از ساکنان محل و شرکتکنندگان در مراسم مسجد حظیره شعار میدهند. وقتی در جریان قرار گرفتم شخصاً موضوع را به اطلاع آیتا... صدوقی رساندم بلافاصله گفتند پیگیری کنید و از قول من به آنها بگویید هیچکس حق ایجاد مزاحمت برای حاضران در جلسه حظیره را ندارد به همه دختران دانشآموز و خانم معلمانی که در آن نشست حاضر بودهاند اعم از اینکه سؤالاتی مطرح نموده یا شرکتکننده و مستمع بودهاند احترام میگذارم مبادا به نام طرفدار و حامی صدوقی مزاحمتی برای آنها ایجاد گردد نظرم را در مجلس علنی گفتهام و عدهای نیز با گفتههایم مخالفت کردهاند لازم است فوری در محل حاضر شوید و بگویید هرچه زودتر محل را ترک نموده و رفع مزاحمت کنند و اگر فرد یا افرادی مقاومت نمودند خودسرهایی هستند که باید طبق قانون با آنان رفتار شود. در زمان حاضر این امر میتواند آموزنده و درس عبرتی باشد برای اَمران و عاملانی که در این چند سال جلسات مجوزدار را به هم میزنند و در کنار آن مراسم یا در همان محل، مراسم دعا و نماز جماعت برپا میکنند در نمازجمعه و یا در جلساتی به نماینده عالی دولت اهانت مینمایند، مجلس سخنرانی را بههم میزنند و بعضی از دارندگان تریبونهای رسمی نیز نه تنها مخالفتی با این روشها نمیکنند بلکه به توجیه این رخدادها میپردازند.
نویسنده این مقاله معمولاً در دوران مدیریت آموزشوپرورش اگر احساس میکرد توصیه و سفارش ممکن است حقی از دیگر کارمندان تضییع کند نمیپذیرفت. فردی مکرر به حجتالاسلام والمسلمین راشد یزدی مراجعه و درخواست نموده بود برای انجام درخواستش سفارش نامه و توصیهای بگیرد آن شخص به حجتالاسلام راشد اصرار میکند اگر حاضر به نوشتن نامه نیستی لااقل یک نشانی بده تا به سلطانزاده بگویم بلکه مشکلم را حل کند. ایشان میگوید: خوب! حاضرم برو و به مدیرکل بگو به همان نشانی که 99تا کار گفتم و انجام ندادی این یکی را بپذیر!! روزی مراجعهکنندهای که درخواستش مورد قبول واقع نشده بود به آیتا... صدوقی مراجعه میکند و میگوید: سلطانزاده نامه شما را پاره کرده و زیر میز انداخته است. در دفتر شهید محراب با حضور عدهای از دوستان و یاوران انقلاب از جمله شهید دکتر سیدرضا پاکنژاد و مرحوم حجتالاسلام ربانی و مرحوم حجتالاسلام شرفی و... این موضوع مطرح میگردد به دنبال این ماجرا شدیداً آیتا... صدوقی اظهار نگرانی نموده و میگوید: کار حاجی آقا رضا به جایی رسیده که نامه من را پاره میکند! -توضیح اینکه شهید صدوقی قبل و یا بعد از انقلاب اینجانب را به نام کوچک صدا میکردند و سوابق موجود که فرازهایی از آن در کتابهای متعدد درباره انقلاب یزد نوشته شده نشانگر عنایت خاص آیتا... صدوقی به حقیر میباشد.- طی چند روز دکتر سیدرضا پاکنژاد و آقایان ربانی و شرفی و چند نفر دیگر میگویند: از سلطانزاده پرسیدهایم و نامبرده موضوع را انکار کرده است دوستان به من کمک کردند و نام گوینده این خبر دروغ را اطلاع دادند و از بین کارهای اداری پاکت نامه را پیدا نموده و به کناری گذاشتم تا در موقع مقتضی با طرح مسأله خود را تبرئه نمایم. چند روز بعد صبح زود همراه با دوست عزیزم آقای ابوالقاسم شعشعی که از دوستان و یاران آیتا... صدوقی بود و در جلسات علیه رژیم سابق سخنرانی میکرد و اطلاعیهها و اعلامیههایی در مورد جنایات حکومت پهلوی بویژه در 25 روز تحصن معلمان در اداره کل آموزشوپرورش مینوشت به بیت آیتا... صدوقی رفتیم. زنگ در خانه را به صدا درآوردیم وقتی دربان در را باز کرد و اینجانب را دید چون از موضوع خبر داشت و ناراحتی آقا را دیده بود با تعجب گفت: هنوز حاجی آقا به دفتر تشریف نیاوردهاند گفتیم: به حاجی آقا بگویید سلطانزاده و شعشعی آمدهاند و میخواهند چند دقیقه با شما صحبت کنند بلافاصله رفت و برگشت و گفت: بفرمایید وارد خانه شوید. حاجی آقا در حال صبحانه خوردن هستند تابستان بود آقای صدوقی کنار سماور و سفره نان در گوشه حیاط نشسته بودند بعد از سلام و احوالپرسی و گذاشتن چای برای ما دو نفر، ابتدا به ساکن شروع کردند به شرح ماجرای صدر اسلام و داستان طلحه و زبیر را بازگو نمودند یکی دو بار دوستم شعشعی اشاره کرد نامه را نشان بده اما صبر کردم و بعد از اتمام صحبت ایشان گفتم: حاجی آقا اجازه میدهید مطالبی خدمتتان عرض کنم گفتند: بفرمایید، طی چند دقیقه ماجرای آشنایی و ارتباط چندین ساله و همراهی و همگامی خود با نهضت و انقلاب را گفتم و نامه مورد بحث را از جیبم درآورده و به ایشان نشان دادم یک لحظه به فکر فرو رفتند و بلافاصله گفتند: از امام زمان بخواهید حرف دیگران در من اثر نکند.
آری این موارد شمهای از ویژگیهای اخلاقی آن شهید بزرگوار بود. این انسانهای شایسته با این خصوصیات نیک انسانی میتوانند رهبران واقعی مردم و پیشوایان بحق جامعه باشند. با شجاعت تمام اگر به مواردی از اشتباه و خطا برمیخوردند میپذیرفتند تا حق مکتوم نماند و ضایع نشود. با صلابت و استحکام خطای دیگران را تذکر میدادند و در رفع گرفتاری عامه مردم اصرار و ابرام داشتند. به قید فوریت گرفتاری و مشکلات مردم را حل و فصل میکردند. در کوچه و بازار و در بین طبقات مختلف مردم حضور مییافتند و از نزدیک و در تماس با اقشار مختلف مشکلات جامعه را میدیدند و لمس و احساس میکردند به تمام معنا غمخوار و همراه مردم بودند و متقابلاً مردم یعنی اکثریت قریب به اتفاق آحاد جامعه آن شخصیت ممتاز را دوست میداشتند و مطیع اوامر و دستورات ایشان بودند. راستی را که چنان چهرههای مشعشعی رهبری و هدایت مردم را به رهبری امامخمینی(ره) عهدهدار بودند که این انقلاب بزرگ به پیروزی رسید. خدایشان در جوار رحمت بیانتهایش به انواع نعمتهایش متنعم فرماید و به همگان توفیق ادامه راه آنان و خدمت صادقانه عنایت کند.
مدیرمسئول